اما گلویم را سخت چیزی میفشارد...

     ...بغض نیست.                  زور حرفاشان است...اشکم میچکد...  

             و امان از ذره ای کم شدن از دردهایم.

غصه ام پایان پذیر نیست.  

           جسم من شکستنیست...تحمل این بی احساسی ها را ندارد.     

آرام تر بی پروایی کنید...

روزی که من بنشسته بودمو در فکر خود بودم

نوری تابید در جان..  خورشید حاضر شد

دنیای من چه بود

رنگین کمانی سرخ...که از طلوع او یاد تو می تابید

تاریک بود گرچه دنیا روشن شد

آبی ترین احساس یاد دل من شد...

اسم رمانم: تقدیر زندگی 

دانلود رمان بدون سانسور دختر خراب برای اندروید , رمان دختر خراب بدون سانسور انلاین , دانلود رمان بدون سانسور دختر خراب اندروید , رمان دختر خراب بدون سانسور قسمت اول , رمان دختر خراب بدون سانسور فصل اول , رمان دختر خراب بدون سانسور برای اندروید , رمان بدون سانسور دختر خراب برای اندروید , دانلود رمان بدون سانسور دختر خراب برای موبایل , رمان دختر خراب بدون سانسور برای موبایل , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور برای کامپیوتر , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور برای جاوا , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور با فرمت جاوا , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور برای موبایل جاوا , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور با فرمت pdf , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور برای گوشی , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور پی دی اف , رمان دختر خراب بدون سانسور جاوا , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور جاوا , دانلود کامل رمان دختر خراب بدون سانسور جاوا , خواندن رمان دختر خراب بدون سانسور , خلاصه رمان دختر خراب بدون سانسور , دانلود رمان بدون سانسور دختر خراب , دانلود رمان بدون سانسور دختر خراب pdf , دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور دختر خراب , رمان دختر خراب بدون سانسور فصل 3 , رمان دختر خراب بدون سانسور قسمت 3 , رمان کامل دختر خراب بدون سانسور , متن رمان دختر خراب بدون سانسور , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور مخصوص موبایل , دانلود رمان دختر خراب بدون سانسور موبایل , 

سلامی مجدد

تچکر از دوستانی که با نظرات شون دلگرمم می کنن

این پست رو کمی ( خیلی زیاااااااااااااد ) طولانی گذاشتم 

امیدوارم که خوشتون بیاد 

برید ادامه مطلب و پست بعد رو بخونین 

ممنون 

اولین پست ساحل نا ارام رو قرار دادم

جلدش هم هست میموتید در قسمت موضوعات مربوط به این رمان ببینید

قبلش یک مقدمه براتون میذارم که قسمتی از آهنگ سیاوش قمیشی هستش

مقدمه :

میگی دل تنگ دستامی شبا سرده

تمومه لحظه ها دردم گلا زردن

میگی دل تنگ مهتابی هوا ابره

جدایی بعد من شب هاتو پر کرده

ما رو خواب میکنه انگار

صدای تیک تیک ساعت

همه بغض ای دلتنگی فراموش میکنیم راحت

به هم بر میخوریم هرشب عجب دنیای کوچیکی

چه زود گم میکنیم اما عجب بن بست تاریکی .... ..................

خوب امیدوارم خوشتون بیادش ...

این رمان بر اساس واقعیت نوشته شده ، یعنی وقتایی که ساحل خانوم می رن توی هپروت !!! رمان واقعیه اما وقتایی که توی زمان حال تشریف دارن تخیلات خودم هستش که به داستان پر و بال دادم

مرسی ..........

مرسی از هانیه جونم که پست های قبلی رو خوندش 

واقعا تچکر ویژه دارمممممممممم

پست چهارم رو هم گذاشتم

این نوشته تقدیم به همه ی شما دوستان عزیزم :

رو به روی پنجره دیوار باشد بهتر است

 
بین ما این فاصله "بسیار" باشد بهتر است

من به دنبال کسی بودم که "دلسوزی" کند

همدمم این روزها سیگار باشد بهتر است

من نگفتم آنچه حلاج از تو دید و فاش کرد

سر نوشت "رازداری"، دار باشد بهتر است

!
خانه ی بیچاره ای که سرنوشتش زلزله است

از همان روز نخست آوار باشد بهتر است

گاه نفرت حاصلش عشق است، این را درک کن

گاه اگر از تو دلم بیزار باشد بهتر است 

تقدیم به همه ی شما دوستان خوبمممممممممم 

امیدوارم خوشتون بیاد ....

نظر فراموش نشود